اشعار امام حسین(ع) در ماه محرم

اشعار امام حسین(ع) در ماه محرم

 در میان جَمعَم امّا باز غربت می کِشم

جُرم من این است که بار محبّت می کشم



من به جُرم عاشقی هر شب مَلامت می شوم

من به جُرم عاشقی هر شب مَلالت می کشم



با محبّت می کِشی و با محبت می کُشی
هر چه دارم می کِشم از این محبّت می کشم



هم می آیم پیش تو ، هم پیش تو می آورم

هم عبادت می کنم،هم به عبادت می کشم



هر چه اَم؟ دارم درِ این خانه خدمت می کنم

هر که اَم ؟ دارم درِ این خانه زحمت می کشم



گریه کن های تو آقایند، آقای من اند

خاکِ پاشان را به دیده عین تربت می کشم



یک دلی بشکن ز من، تا گریه سیری کنم

ورنه بعد از روضه ات تا صبح حسرت می کشم



آبرویم را بگیر و گریه هایم را نگیر

گریه ام وقتی نمی گیرد خجالت می کشم



سمت روضه آمدن طِیّ طریقت کردن است

وقت مُردن هم خودم را سَمت هیئت می کشم



تا که من یکروز در هفته بیایم مجلست

جان زهرا مادرت شِش روز مِنّت می کشم



بچه هایم را بگیر و بچه هایت را بده

با تو دور بچه های خویش را خط می کشم



کار حدّاث الحسین در اصل کار زینب است

بار زینب را به شانه تا قیامت می کشم

 علی اکبر لطیفیان

***********************

سوز هميشه ي جگرم باش يا حسين
من سينه مي زنم سپرم باش يا حسين

در طول عمرجز تو پناهي نداشتم
مثل گذشته ها پدرم باش يا حسين

هر روز مادرم سر سجاده گفته است
خيلي مراقب پسرم باش يا حسين

اي نام تو بهانه ي شيرين زندگي
شور محرم و صفرم باش يا حسين

پايين پات سر بگذارم تو هم بيا
بالاي جسم محتضرم باش يا حسين

جان مرا بگير حوالي قتلگاه
اين گونه آخرين خبرم باش يا حسين

دستم به دامنت نرسيد اين جهان اگر
باب الحسين منتظرم باش يا حسين

باشد قرار بعدي ما اربعين حرم
مهر قبولي گذرم باش يا حسين

سربازهاي لشكر يا زينب توأیيم
حرز مدافعان حرم باش يا حسين

سعید پاشازاده

***********************

روی قبرم بنویسید که نوکر بودم
من غلامی به در خانه حیدر بودم

فخرم این است دویدم همه جا پشت سرش
در رکاب ولی الله چو قنبر بودم

بنویسید در این بزم مقرب بودم
چون مرید علی وحضرت مادر بودم

بنویسید جداییِ و من و کرببلا
بنویسید که لب تشنه و مضطر بودم

من شدم حلقه به گوش در میخانه عشق
چون مسلمان دو چشمان قلندر بودم

بنویسید رقیه ، بنویسید عطش
غرق تب از عطش روضه اصغر بودم

هرچه دارم همه از خوبی مادر دارم
او دعا کرد اگر نوکر اکبر بودم

از ازل ریزه خور سفره زینب بودم
روی قبرم بنویسید که نوکر بودم

مهدی چراغ زاده

***********************

جلوه ی معشوق، عاشق را به کشتن می دهد
کیست آن عاشق که بر دام بلا تن می دهد

عشق زینب را پیمبر در دو عالم نشر داد
با حدیثی که به دست «ام ایمن» می دهد

سوز آن اشکی که زینب ریخته در کربلا
قوسی از جنس کمان بر قد آهن می دهد

هیچ کس مانند زینب پای این آتش نسوخت
یا حسین او به آتش عطر گلشن می دهد

تا بخواهی بر دو چشمم اشک روزی می کند
این طلای ناب، روزی چند معدن می دهد

دست پر خیری که داد انگشتری بر ساربان
پرچم اسلام را در دست این زن می دهد

سربلندیِ سر ارباب روی نیزه ، اوست
کِی نخی از معجرش را دست دشمن می دهد

جای گریه خون به پای نیزه دلدار ریخت
چوبه محمل به حکم عشق گردن می دهد

راهی بازار شد، بازار حق شد گرمتر
دست این خانم شراب مرد افکن می دهد

نیمی از او با حسین و نیم دیگر هم حسین
این تعلق هست، او را به دودیدن می دهد
 
شاعر ؟؟؟؟؟؟

***********************


وقتِ یادت چشمها آیینه بندان می شود
صحن چشمان محبّانت چراغان می شود

آسمان مدیونِ چشمان عزاداران توست
در محرّم بارش رحمت فراوان می شود

روضۀ لبهای تو معراج هر پیغمبر است
یاد تو کرده سُلیمان که سُلیمان می شود

حیدر کرّار فرموده : تو اشک مومنی
دوزخِ چشم من از یادت گلستان می شود

بهتر و زیباتر و آسانتر از هر مکتبی
شخصِ کافر در عزای تو مسلمان می شود

هر که در هر رُتبه ای آید ، شَود محبوبتر
تا ابوذر آید اینجا ، عینِ سلمان می شود

آنقدر ماه محرم مهربانی می کنی
توبۀ پیر و جوان در روضه آسان می شود

راست می گویم ، مُحرّم شهر می ریزد به هم
بابِ گریه گفتۀ شاه خراسان می شود

حضرتش فرموده : چشم ما شود زخم از بُکاء
مادر ما بیشتر از ما پریشان می شود

تا که می گویم " حُسین جان " ، مادر مظلومه ات
بانیِ ذکر پُر از عشقِ " حَسن جان " می شود

آنچه زهرا خواسته از محضرِ پروردگار
گر بیاید مهدیِ صاحب زمان ، آن می شود

جواد حیدری



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







موضوعات مرتبط: مناجات با امام حسین(ع)

برچسب‌ها: اشعار امام حسین(ع) در ماه محرم
[ 6 / 8 / 1393 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]